کاشی کاری
هنر کاشی کاری همانند دیگر هنرهای ایرانی، یکی دیگر از بسترهای بروز ویژگی کیمیاگری ایرانیان بوده است. هنری که از اعتبار، ارزش و زیبایی ویژه ای برخوردار است. هنری که هم به تزیین و زیبایی بنا کمک می کرده و هم در استحکام بناهای تاریخی در برابر رطوبت و باران نقش مؤثری داشته است. کوچک بودن قطعات آن، امکان ترمیم و جا به جایی آن را نیز به سادگی فراهم می ساخته است. مدارک تاریخی و باستان شناسی حکایت از آن دارد که در اواخر هزارة دوم قبل از میلاد هنرمندان ایران زمین
با ساخت خشت و آجرهای لعاب دار آشنا بوده اند و از آن برای آرایش بناها استفاده میکردند. کاوش ها و بررسی های محوطه های باستانی، مانند معبد چغازنبیل در خوزستان نشان می دهد که هنرمندان از خشت های رنگین در تزیین معبد استفاده کردند.
فن و هنر موزائیک سازی نیز، از طرف دیگر به موازات هنر ساخت خشت های رنگین آغاز گردید و هنرمندان از تر کیب سنگ های رنگی ریز و قرار دادن آنها در کنار هم، طرح ها و نقوش بسیار زیبایی مانند نقوش هندسی به وجود آوردند.
در عهد هخامنشی کاربرد و استفاده از آجرهای لعاب دار رنگین عموما به رنگ های سبز، زرد و قهوه ای با نقوش انسانی و حیوانی برای آرایش کاخ ها استفاده می شد. نمای تعدادی از کاخ های این دوره مانند کاخ های تخت جمشید و شوش نمونه های جالبی از کاربرد آجرهای لعاب دار در این زمان است.
در دوره اشکانیان گرچه صنعت لعاب دهی توسعة فراوان می یابد، ولی به نظر می رسد هنرمندان این دوره چندان توجهی به آرایش بناها به شیوه دوره هخامنشی نداشتند و بیشتر از نقاشی برای تزیین بناها استفاده میکردند. هم زمان با حکومت ساسانیان مجددا کاربرد آجرهای لعاب دار و به موازات آن هنر و صنعت موزائیک سازی رو به گسترش نهاد و هنرمندان این دوره از دو شیوة یاد شده برای آرایش و تزیین بنا استفاده میکردند. کاوش های فیروزآباد و بیشابور نمونه های جالبی از کاربرد موزائیک سازی و کاشی کاری را معرفی میکند.
در دوره اسلامی به تدریج هنر کاشی کاری همانند آجرکاری و گچ بری با شیوة جدید آغاز شد. در این دوران تا قرن هفتم هجری قمری، کاشیکاری به صورت اندک و به صورت نگینی در میان آجرکاری های نما ادامه یافت، ولی از قرن هشتم به اوج خود رسید. کیفیت کاشی و نحوة کاربرد آن چنان بود که رایت معمار برجستة معاصر می گوید: (نمونه های عالی کاشی را در اصفهان، ساری، ورامین، آمل، سمرقند و بخارا می توان دید) از آنجایی که این هنر و صنعت در طی ادوار اسلامی با ویژگی های به خصوصی توسعه و گسترش یافته و با شیوه های متفاوت ساخته و پرداخته شده است، در اینجا تحول و انواع آن بررسی می شود.
الف) کاشی یک رنگ: استادکاران ایران از قرون اولیه اسلامی در پوشش بناها از کاشی استفاده کرده اند و در ابتدا رنگ آرامش بخش فیروزه ای را بر سایر رنگ ها ترجیح داده اند. از نمونه های جالب کاشی های یک رنگ اولیه می توان از کاشی های مساجد حیدریه و جامع قزوین، گنبد کبود مراغه و مسجد جامع گناباد را نام برد؛ که با کاشی فیروزه ای تزیین شده اند.
ادامه کاربرد کاشی یک رنگ در بناها منجر به استفاده از رنگ هایی دیگر شد و به تدریج در قرون بعد رنگ هایی مانند: قهوه ای، آبی پررنگ، نیلی، سفید و سیاه همانند کاشی فیروزه ای در آرایش بناها در سطوح داخلی و خارجی متداول گردید.
ب) کاشی معرّق: (معرّق) از کلمه (رقاع) گرفته شده، که به معنی (تکه تکه) است. کاشی کاری به شیوة معرّق و معروف به کاشی گل و بوته، اندک زمانی پس از رواج کاشی یک رنگ در معماری ایران مورد استفاده قرار گرفت. این نوع کاشی کاری به دقت، ظرافت، صرف وقت زیاد و به عبارتی، همان یکمیاگری در حد اعلی نیاز داشته است. عصر طلایی و شکوفایی هنر کاشی کاری معرّق، اواخر ایلخانی، تیموری و صفوی است.
در کاشی کاری معرّق بر طبق نقشة از پیش تعیین شده، قطعات کوچک کاشی در رنگ های مختلف و اشکال منحنی در کنار هم قرار داده می شدند، تا نقوش گیاهی را در طرح کلی پدید آورند. جنس این کاشی باید از نوع سخت و مقاوم باشد تا در تراش های کوچک منحنی، شکسته و خرد نشوند. بناهایی چون مدرسه غیاثیة خرگرد، مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد کبود تبریز از نمونه های ارزشمند معماری ایران است که با آرایش کاشی معرّق همراه شده است . شیوة کاشی کاری معرّق در دورة صفویه با کاربرد وسیعی توسعه یافت و بناهای بسیاری با این شیوه آرایش شد. بناهایی چون مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام و مدرسه چهار باغ که شاهکارهای معماری دورة صفوی شمرده می شوند، دارای کاشی کاری معرّق هستند.
ج) کاشی هفت رنگ: از آنجایی که ادامة شیوة کاشی کاری معرّق از قرن یازدهم هجری به دلایلی چون مشکلات اقتصادی و کندی اجرا در کار، مقرون به صرفه نبود، کاشی کاری نوع هفت رنگ مرسوم و متداول گشت. در آن دوران و با توجه به نیاز به احداث روز افزون بناهای مختلف در پایتخت صفویان و همچنین سایر شهرهای کشور، استادکاران معماری بر آن شدند که در تزیین بناهای گوناگون از شیوة آرایش بناها با کاشی هفت رنگ بهره گیرند.
برای ساخت و اجرای کاشی کاری هفت رنگ ابتدا خشت های لعاب دادة سفید، آبی و یا رنگ های دیگر را به کوره می بردند. پس از پخت و سنباده کاری، آنها را کنار هم می چیدند، تا درزی بین آنها دیده نشود. سپس نقش کلی را روی همة کاشی ها پیاده میکردند و به وسیله قلم مو طرح کلی به صورت دقیق روی کاشی ها شکل می گرفت و کار رنگ آمیزی با لعاب کاشی روی آن انجام می شد. قبل از پخت نهایی در کوره، پشت کاشی ها را شماره گذاری میکردند تا هنگام نصب، در چیدن مجدد آنها مشکلی ایجاد نشود. از جمله طرح های متنوع کاشی هفت رنگ، نقوش اسلیمی است که با مهارت خاصی توسط هنرمندان عصر صفوی در بسیاری از بناهای این دوره اجرا شده است. شیوة کاشی کاری هفت رنگ تا دورة قاجاریه ادامه یافت؛ ولی متأسفانه به جز در بناهایی استثنایی مانند مسجد سپهسالار (شهید مطهری)، مسجد امام (سلطانی) سمنان
و تعداد اندکی در شهرهای مختلف ایران، سیر نزولی پیمود. رنگ های زرد و نارنجی از جمله رنگ هایی هستند که در عصر قاجاریه با کاربرد وسیع در آرایش بناها ازآن استفاده شده است.
د) کاشی طلایی (زرّین فام): از دیگر انواع کاشی های تزیینی که از قبل و بعد از اسلام در ایران به کار می رفت، نوع طلایی آن بوده است. به دلیل انجام نشدن کاوش های باستان شناسی در همة شهرها، توسعه و کاربرد جغرافیایی کاشی طلایی به درستی آشکار نیست. کشف کورة کاشی سازی در تخت سلیمان، ساخت و لعاب دهی کاشی های گوناگون پیش از اسلام را به اثبات می رساند. همچنین در حفاری ها این محل تعداد زیادی کاشی از نوع یک رنگ و زرین فام به دست آمده است. تولید کاشی طلایی نیز همانند سفالینة زرّین فام پس از اندک زمانی در قرون اولیة اسلامی بسیار کم شد. توسعة تدریجی ساخت کاشی زرّین فام در معماری به ویژه در بناهای مذهبی مربوط به اواخر دورة سلجوقیان است و در دوره های خوارزمشاهیان و به خصوص ایلخانیان نیز به اوج پیشرفت خود رسید و تحول چشمگیری در آن به وجود آمد.
نکتة قابل تأمل اینکه حتی در دوران حملة مغولان به ایران، که تاریک ترین روزهای حیات تاریخی این مرز و بوم را رقم زد، ایرانیان به لحاظ ویژگی هايشان توانسته اند زیباترین و شگفت انگیزترین نمونه های تزیینی کاشی های زرّین فام را به جهانیان عرضه دارند.
در قرن هفتم هجری قمری کاشی گران هنرمند با الهام از گرایش های مذهبی، زیباترین کاشی های محرابی را ساختند. کارگاه های (کاشی گری) معروف این دوره که به خصوص در شهر کاشان احداث شدند، در توسعه این هنر سهم به سزایی داشته است.
ه) کاشی معقلی: ترکیب آجر و کاشی را معقلی گویند. نام قدیمی تر آن است. از معقلی بیشتر در خط بنایی استفاده شده است. خط بنایی ( درهم ) نوعی خط با آجر و کاشی است که در کتیبه ها از آن استفاده می شود؛ ولی به طور کلی باید گفت معقلی در طرح های گره بیشتر کاربرد دارد. از این رو کاشی های به کار رفته در معقلی همه به صورت پیش بُر هستند. تلفیق آجر و کاشی که عموماً با حرکت زیبای شطرنجی شکل می گیرد، ارزش ویژه ای به معماری دورة اسلامی ایران بخشیده است.
استفاده از کاشی و آجر در آرایش بناهای مختلف از قرن هفتم هجری قمری به بعد و از زمانی توسعه یافت که هنرمندان کاشی کار در صنعت کاشی سازی با لعاب رنگی به مرحله پیشرفته ای رسیدند و به رنگ های مورد نظر مانند لاجوردی، سفید، آبی و سبز با لعاب های گوناگون دست یافتند.
و) کتیبه های کاشی: تقریباً در تمامی دوره های اسلام نگارش برروی کاشی یکی از تزیینات مهم و مورد علاقة کاشی کاران بوده است. نوشته ها برروی کاشی زمانی با الهام از عقاید و گرایش های مذهبی و زمانی تحت تأثیر ادبیات زمان خود شکل گرفته است و در هر دو حالت زیبایی خاصی به این هنر بخشیده است. نوشته ها بر روی کاشی به شیوه های گوناگون است. هنرمند از خطوط کوفی، شکسته نستعلیق، ثلث و نسخ استفاده کرده است. این گونه کاشی ها به صورت کتیبه برای تزیین بناهای مذهبی مانند مساجد، مدارس و مقابر استفاده شده است و به هنرکاشی کاری شکوهی خاص بخشیده است.