طراحی و زبان بصری 10

 به کارگیری اصول ترکیب بندی در خلق آثار هنری

 

ترکیب بندی

به خلقت زيبا و باشكوه گل هاي زيبا، بوته هاي كوير، درختان سر افراز و ... دقت كنيد. آنچه سبب بقا و رشد و تداوم حيات است، همنشيني دقيق، تركيب مناسب اجزاء تشكيل دهندة آنها با كلِ وجود آنهاست. وحدت و هماهنگي در طبيعت پيرامون ما مثال آشكار و روشني از واژة (تركيب بندي) است.

در به‌وجود آوردن آثار هنري در تمام رشته ها، همين اصل همنشيني و تركيبِ درست عناصر بصري مهم و مؤثر هستند.

تركيب بندي هم در شكل و هم درمعناي يك اثر هنري نقش بسزايي دارد. به نظر شما اصول تركيب بندي بعد شكل و صورت آن را شامل مي شود يا مفهوم و معنا را نيز در بردارد؟

ایجاد یک ترکیب موفق هم در جلب توجه مخاطب و بیننده و هم در رساندن پیام هنری مورد نظر به مخاطب مؤثر است. همچنین زمینه یا کادری که عناصر بصری در آن قرار می گیرند در تعامل با عناصر طرح بر کیفیت طرح، اثرمی گذارند. بدون در نظر گرفتن ارتباط میان عناصر بصری و زمینه و کادر يك اثر، ترکیب نمی تواند به وجود بیاید و در نهایت ترکیب و سامان بخشی به عناصر بصری درارتباط با شکل کادر است که انجام میشود. به همین ترتیب بسته به اینکه کادر، مستطیل، مربع یا مدور باشد، ترکیب خاص خود را خواهد داشت. از انواع تركيب بندي ها مي توان به تركيب متقارن (براساس محورهاي تقارن) و ترکیب نامتقارن را نام برد.

 

 

 

 

 

تناسب

تناسب، مفهومی ریاضی است که در هنر تجسمی بر کیفیت رابطة مناسب میان اجزای اثر با یکدیگر و با کل اثر دلالت دارد. کاربرد تناسبات به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی از اهمیتی همة آثار هنری براساس نوعی تناسب ویژه برخوردار است. تقریبا به وجود آمده اند. یکی از دلایل زیبایی یک اثر تجسمی، وجود تناسب میان رنگ ها، خط ها، سایه روشن و شکل های آن است. ّمیتوان در یک تابلوی نقاشی روابط متناسبی میان خطوط سیال خیال‌‌انگیز، رنگ ها، فرم ها و ... برقرار کرد و یا در یک اثر حجمی، روابط مناسبی میان فرورفتگی ها و برجستگی ها، فضای منفی و فضای مثبت، بافت ها و سطوح مختلف ایجاد کرد همانطور که گوش یک نوازنده بلا فاصله وجود یک نت خارج را تشخیص می دهد، یک دیدة حساس و کارآزموده به سرعت عدم تناسب در رنگ ها و شکل های یک اثر تجسمی را می بیند.

در اجزا و در كلِ پدیده های طبیعت و موجودات زنده نیز تناسب و روابط متناسب وجود دارد. موزون ترین و پیچیده‌ترین نمونة آن پیکرة انسان است که از تناسبی بسیار دقیق در اجزا و در کل برخوردار است. اندازة قسمت های مختلف بدن و تناسبات آن، از دیرباز مورد توجه هنرمندان بوده است. آنها همواره سعی کرده اند پیکره انسان را با زیباترین تناسبات طراحی کنند. این موضوع به ویژه در دوران رنسانس، بسیار مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است.

 

 

 

 

طراحی و زبان بصری 11