عناصر و اجزای فضاهاي داخلي خانه های ایرانی 1

عناصر و اجزای فضاهاي داخلي خانه های ایرانی

 

خانه احتمالاًً نخستین بنایی است که بشر ساخته است. انسان ها حدود 10 الی 12 هزار سال پیش یک جا نشین شدند. کهن ترین آثاری که در نقاط مختلف سرزمین ایران یافت شده، خانه است. بنابر قصص دینی نیزکهن ترین اثری که بشر ساخته است ( بیت الله ) یعنی ( خانة خدا ) است. به لحاظ فراوانی، خانه بیشترین تعداد بنای ساخته شده را به خود اختصاص می دهد.

خانه های بخش های مختلف ایران، علی رغم تفاوت ها و نا همانندی هایی که به دلیل شرایط مختلف اقلیمی و آب و هوایی دارند، از شباهت ها و سازگاری های بنیادینی نیز برخوردارند. تفاوت هایی که در بعضی از مناطق به لحاظ ویژگی های اقلیمی دیده می شود، همانند لهجه های مختلف در یک زبان واحد است. اجزای غالب در شهر و خانه های
ایرانی در مناطق مختلف شامل موارد زیر است:

 

الف) ساباط

حلقة اتصال شهر به خانه یکی از ویژگی های بارز شهرسازی و معماری سنتی ایران در نواحی مرکزی ایران، کوچه ها و گذرهای سرپوشیدة آن است، که به آنها ( ساباط ) گفته می شود. هدف از طراحی و اجرای ساباط این است که انسان گرمازده را دمی در زیر سایه خود، از تابش خورشید در امان نگه دارد. نحوة استقرار ساباط ها به گونه ای است که انسان پیاده در مسیر حرکت خود در یک توالی مناسب در فضای سایه قرار می گیرد. در بسیاری از ساباط ها ورودی چند خانه قرار گرفته است که از نظر افزایش حس همسایگی و همبستگی محله ای نیز حائز اهمیت است. پس ساباط ها یکی از انواع حلقة اتصال شهر با خانه بوده است.

 

 

ساباطساباطساباطساباط

 

ساباط ها کاربرد عالمانة ترکیب نور و سایه را در سطح شهر نیز نمایندگی میکردند. تر کیب سایه روشن درون کوچه ها، حس دعوت کنندگی و خیال انگیزی را به فضا می بخشید؛ آنچه در کوچه و خیابان های روشن، پر نور و یکنواخت امروزی دیده نمی شود.

 

ب)  سردر

 استقبال یا بدرقة از مهمان، که از سنت های دیرینة ایرانیان است، در محدودة فضای ورودی اتفاق می افتاد. از این رو، ساختار و شکل مجللّ و تو رفتة آن، درخور استقبال و بدرقة مهمان بود. هلال تزیینی روی در و تنها قسمت خارج و بیرون از خانه که اغلب کاشی کاری از آیات قرآن و روایات دینی دارد و معمولا به گونه ای ساخته می شد که در زمستان ها مانع از ریزش برف و باران بود و در تابستان ها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به شمار می رفت. بر تمامی در های ورودی فضاهای مسکونی، کوبه ای برای مردان (با صدای بم) و حلقه ای (با صدای زیر) برای زنان تعبیه می گردید که یکی از راه حل های ایجاد حریم و اعلان آمادگی به میزبان برای رعایت محرمیت بوده است. بنابراین، با به صدا در آمدن هر یک از این کوبه ها صاحبخانه مطلع می گردید که زن پشت در منزل است یا مرد؟

 

کوبه های مختلف زنانه و مردانه بر روی در منازل قدیمیکوبه های مختلف زنانه و مردانه بر روی در منازل قدیمی

 

سردر، دارای سکوهای کناری به نام (پاخوره) بود، که برای » پاخوره « سردر، دارای سکوهای کناری به نام نشستن مهمانانی که با صاحبخانه کار داشتند و لازم نبود وارد
خانه شوند، استفاده می شد. ایجاد سکوهایی در ورودی بناهای مسکونی، نشانه ای از احترام به سنت مهمان نوازی در فرهنگ ایرانی بوده است. سکوهای آجری یا سنگی دو سوی پیش طاق، حالتی نیمه خصوصی داشت؛ زیرا هم هنگام گفت و گوی صاحبخانه با همسایه ها یا مراجعان با اهالی خانه، از آن استفاده می شد و هم موقع انتظار و رفع خستگی، بدون کسب اجازه از صاحبخانه، مورد استفاده مراجعان یا عابران قرار می گرفت. این کار، یکی از الگوهای رفتاری انسان دوستانه و عادات بارز مردم آن زمان محسوب می شد.

 

نمونه ای از ورودی های خانه های قدیمی با اجزای آن

 

 

ج) هشتی و دالان

هشتی که به شکل های مختلف ساخته می شد، فضای سرپوشیدة متصل به کوچه و حیاط خانه است؛ فضایی بعد از فضای ورودی که اغلب بلافاصله پس از درگاه قرار می گرفت. در صورت باز بودن در، سلسله مراتب قرارگیری هشتی و دالان، دید هر نامحرمی را به درون خانه می بست. مهمترین کارکرد هشتی، تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند جهت و حفظ حریم خانه است.

 

 

هشتی و دالان

 

مسیر دسترسی به ناحیة خصوصی و پذیرایی برای خانه هایی که دو حیاط داشتند، نیز از هشتی بود. بنابراین، هشتی هم عملکرد معماری داشت و هم با ظرایف زندگی اجتماعی و الگوی اندرونی  بیرونی معماری هماهنگ بود. داخل هشتی عناصر مختلف مثل سکو، چراغ دان و... در نظر گرفته می شد و معمولاًً با کاربندی زیبایی پوشانده می شد. بعضی اوقات بالای هشتی اتاقی در نظر گرفته می شد که مهمانان می توانستند از آن استفاده کنند.

 

​​هشتی خانه، با نورگیر و سکوی نشستن

 

 

د) میان سرا یا حیاط

حیاط از اجزای مهم خانه بود که علاوه بر سازماندهی اتاق ها و فضای اطراف آن، نمود درونگرایی، محرمیّت و امنیت معماری ما نیز بوده است. قرارگیری دقیق فضاهای بسته و نیمه باز مثل ایوان ها، به دور حیاط بر اساس اهمیت آنها و با ترکیب هندسی چشم نواز بوده است؛ به گونه ای که همة نگاه ها به درون حیاط معطوف شود. در حیاط آشنایی بی واسطه با طبیعت صورت می پذیرفت. ارتباط فضای بسته با باز، هم نوایی با آسمان،آب، خاک و گیاه توسط حوض و چند باغچه، از کارکرد های دیگر این عنصر فضایی در خانه بود. حیاط، آسمان را با دست اندازی که معمولاً با گره چینی آجری منقّش شده و با کنگره های روی بام ختم می شد، قاب می کرد.

خانه های سنتی اکثرا دارای دو حیاط به نام (اندرونی) و (بیرونی) بوده اند. (اندرونی) خانه مخصوص سکونت زن و فرزند و سایر افراد خانواده و محارم صاحبخانه بود و حیاط (بیرونی) به عمارت بیرونی وصل بود و مخصوص پذیرایی مهمانان مرد خانه بود. معمولاًً حیاط بیرونی و اندرونی به گونه ای طراحی می شد که راه ورود به حیاط بیرونی از مسیر کوچه اصلی فراهم شود و قسمت اندرونی از کوچه فرعی راهی جداگانه داشته باشد. در قسمت بیرونی افراد و فامیل غیر محرم (مانند مهمانان) زندگی می کردند و اهل خانه بدون ارتباط با آنها می توانستند از درِ دیگری از حیاط خارج شوند. این امر هم موجب حفظ حرمت اهل خانه و هم مهمان می شد.

 

حیاط یا میانسراحیاط یا میانسرا

 

تحقق مفهوم اندرونی و بیرونی که مبانی آن پیش تر بیان شد، با آداب زندگی یک خانواده مسلمان و محفوظ ماندن از دید نا محرمان، هم خوانی کامل داشته است.

 

یزد، خانة لاری ها