انواع مصالح درتزیین معماری داخلی ایران ( آجر )

بخش مهمی از ویژگی های هر معماری داخلی در گرو مصالح و نحوه به کارگیری آنها در بناست. مصالح به دو صورت بر معماری داخلی اثر می گذارند. از یک سو هر ماده ای دارای ویژگی های سازه ای و ساختمانی خاص است، که باید در طراحی مورد نظر قرار گیرند. از سوی دیگر اقسام مصالح از نظر جنس، رنگ و بافت خصوصیات ویژه ای دارند که با هم تفاوت میکنند؛ در نتیجه هنگامیکه بر روی سطوح یک بنا ظاهر می شوند، سیمای ویژه ای بدان می بخشند و بیان خاصی را موجب می گردند. استفاده از یک ماده ساختمانی ممکن است بنایی را گرم و صمیمی کند و دیگری آن را سرد و خشک جلوه دهد. مصالح اصلی معماری ایرانی را از گذشته تاکنون خشت، آجر و گچ تشکیل می داده اند. در کنار آن چوب، سنگ، کاشی و آینه هم استفاده می شد. تنوع در کاربرد مصالح در این معماری اتفاقی نبود، بلکه همانند طبیعت نظمی با نظم دیگر در هم می آمیخت و در نهایت ترکیبی چشم نواز را ارائه می داد. معماران ایرانی از هزاران سال پیش علاوه بر شناخت ویژگی های تک تک مواد و مصالح ساختمانی، کاربرد ترکیبی آنها را نیز دریافته بودند. مثلاً آنها مسلح کردن ساروج و گل سفال گری با لوئي یا موی بز و شتر، مسلّح کردن کاهگل با کاه یا خار آسیاب شده و مسلّح کردن خشت خام با الیاف نخل را می شناختند. استفاده از این روش ها سبب کارایی و انعطاف بیشتر مصالح می شد و معماری همگون با طبیعت را ایجاد می کرد.

 

آجر

 

نقش آجر در هویت معماری ایران

ایرانیان از دیرباز پیوندی خاص با آب و خاک داشته اند و این دو پدیدة مهم طبیعت را ارج می نهاده اند. در نزد ایرانیان آلوده ساختن و هدر دادن این دو عامل، ناپسند بوده است. سوابق تاریخی نشانگر آن است که ساکنان نواحی خوزستان و بین النهرین از نخستین اقوامی بودند که به چگونگی استفاده از خشت خام دست یافتند. آنها احتمالاًً اولین تجربه های خود را در کف اجاق هایشان مشاهده نمودند و پختن و سخت شدن گِل اطراف آتش اجاق، اولین جرقه های استفاده از گل رس پخته شده را در ذهنشان ایجاد کرد. فقدان مصالح سنگی و چوبی مورد نیاز مردم این نواحی سبب شد که خاک رس به عنوان مهم ترین عنصر ساختمانی مورد استفادة آنها قرار گیرد. اولین
شیوة تهیة خشت مربوط به سال های پیش از هزاره ششم قبل از میلاد مسیح است. قدیمی ترین آثار معماری که تاکنون در این زمینه به دست آمده است در نواحی غرب و شمال غرب ایران از جمله در تپة حسنلو در آذربایجان غربی، نوشیجان تپه در همدان و گودین تپه در کرمانشاه است که از خشت های خام به طور گسترده در آن استفاده شده است و مربوط به قرن ها قبل از میلاد است.

 

معبد چغازنبیلمعبد چغازنبیل

 

 

به کارگیری آجر در شوش و تپه سیلک کاشان نیز نشان دهندة استفاده از این عنصر در آن زمان است. در معبد چغازنبیل نیز به آجرهایی برمی خوریم که به عنوان کتیبه بر دیوار نصب شده اند. آنچه امروز به نام آجر شناخته شده است، پدیده ای است که از دگرگون شدن گل رس و حرارت دادن خشت گلی و سخت شدن آن به دست می آید.
معمار سنتی از میان مصالح ساختمانی، از آجر به دلیل سهولت دسترسی به خاک و ارزانی و فراوانی آن، بیش از هر ماده دیگر استفاده میکرد. آجر برای او، هم عامل سازه ای و ساختمانی و هم وسیلة سازندة نماها بود. هرچند که کاربرد نماسازی با آن که تأثیر عمیقی بر فضا دارد، در مرحله ای از تاریخ معماری کاهش میابد، ولی کاربرد سازه ای آن در طول تاریخ مداومت داشته است.
آجر در معماری ایران هم به عنوان یکی از اجزای معماری، هم در جزء آن و هم در کلیت معماری مؤثر بوده است و همچون نتُ در ساختار یک موسیقی، یا کلمه ای در شعری نغز و دل نشین و یا نقشی در طرح کلی قالی است. به عبارت دیگر آجر فقط پرکننده جرزها و پوشاننده احجام و جداکننده آنها از یکدیگر نیست، بلکه به عنوان یک عنصر کامل و تزیینی در معماری ایران به کار رفته است. آجرها در ترکیب شان با یکدیگر نیز تابع ریتم و هندسة ویژه ای هستند، که به کلیت بنا نیز شکل و حالت خاصی می بخشند. کاربرد آجر علاوه بر نقش پردازی کمیاگرانه، ویژگی ایستایی ساختمان را نیز تضمین میکرده است. ویژگی های اقلیمی بخش های زیادی از سرزمین ایران نقش تعیین کننده  در پیشبرد استفاده از آجر داشته است. فلات ایران منطقه ای گرم، تقریباً خشک با بادهای شدید موسمی است. بنابراین هنرمند ایرانی زمانیکه به ساختن بناهای با شکوه و ماندگار می اندیشید، نمی توانست برای انتخاب مصالح آن از سنگ بهره گیرد؛ زیرا اولاً سنگ به اندازه کافی در اختیارش نبود، ثانیاً بنای سنگی بر اثر انتقال گرما در روزهای گرم تابستان قابل سکونت نبود و ثالثاً نمی توانستند پوشش های وسیع را با سنگ به صورت مطلوب بپوشانند. البته در ایران پیش از اسلام و مشخصاً در بناهای دوران هخامنشی، برای ساخت بناهای حکومتی و مهم دینی به دلیل مقاومت بالا و ماندگاری و به واسطة امکان حمل و نقل سنگ های مرغوب از دورترین نقاط به محل بنا در آن زمان و وجود هنرمندان سنگ تراش، از سنگ استفاده میکردند؛ ولی به دلایل ذکر شده، در دوران بعد از اسلام در مناطق مرکزی ایران بیشترین کاربرد سنگ منحصر به ساخت پی ها و ازاره ها شد.

استمرار و فراوانی به کارگیری آجر در معماری ایران دوران اسلامی سبب شد، تا آجر به عنوان ( مدول ) یا  پیمانة معماری ایرانی، چه از نظر تناسب و زیبایی و چه از نظر جنبه های ایستایی، شناخته شود و این فرصت را فراهم کند تا در محل های دورافتادة کویری و مسیر بیابان ها که دستیابی به سنگ و چوب ممکن نبود، تنها با برپا کردن یک کورة آجرپزی، بناهای عظیم، با حجم زیاد ساخته شود؛ چنانکه تعدادی از شاهکارهای معماری ایران در دورة اسلامی از این دست است.
یکی از بخش های مهم بنا در معماری داخلی سقف آن است. در گذشته معماران ایرانی در ابتدا برای پوشش سقف با بهره گرفتن از دسته های به هم پیوستة نی و در مواردی از کلاف های چوبی برای مقاوم کردن پوشش سقف استفاده میکردند. در انجام این کار با تکیه بر تجربه و آزمایش های مستمر، چوب های صمغ دار را که در برابر موریانه مقاوم هستند، برگزیدند. در ادوار بعدی معماران در کار پوشش سقف ها و دهانه های مختلف بسته به اندازه و دهانه و بلندی طاق ها، آجرچینی های متفاوتی را به خدمت گرفتند تا از بیشترین توان و مقاومت لازم آن برخوردار شوند؛ تا آنجا که گنبدسازی را به عنوان یکی از شاهکارها و مصادیق هنر خود به جهانیان  عرضه داشتند.

آجر به دلیل مقاومت کششی کم در عناصر افقی سازه ای، به صورت طاق، گنبد و مدور به کار گرفته می شد. همچنان که لوئی کان  معمار برجسته معاصر در تأ یید این نوع کاربرد آجر آورده است : ( اگر از آجر بپرسی چه می خواهی باشی، می گوید: من طاق را دوست دارم ) این فرم با ویژگی های طبیعی گل رس  سازگار و فرمی غیر تحمیلی برای آن است.

 

پوشش گنبد بر فضای مکعب شکل

 

گونه های مختلف آجر تزیینی

 

نقش تعیین کنندة مصالح ساختمانی و ویژگی های آنها در شکل دادن به شیوه های گوناگون معماری انکار ناپذیر است، ولی آنچه که باید به آن توجه کرد، نقش عامل انسانی، به عنوان نیروی اصلی و بهره جوینده از تمامی مواهب و امکانات طبیعت برای خلق آثار مفید، با صرفه، موزون، زیبا و ماندگار است؛ که آجر و کاربرد تزیینی آن یکی از آنها بوده است. در معماری ایران، شاهد به کار بردن گونه های مختلفی از آجر در نماسازی بخش های مختلف بنا هستیم، که نقش تزیینی را بر عهده دارند. مهم ترین آنها عبارت اند از:

1- آجر واکوب و آبمال ، (مقاوم ترین نوع آجر):

برای ساختن آجرهای صاف جهت کار در نمای ساختمان، خاک را پس از قالب گیری و خشک شدن گِل، با دو تخته ( تخته هایی به صورت ماله ) با کمک دوغاب گِل و با
دست، خلل و فرج آن را پر می کردند (اصطلاحاً واکوفته میکردند)، تا کاملاً صاف و کینواخت شود و سپس به کوره می بردند. نمونة قدیمی این شیوه در آجرهای نمای گنبد قابوس دیده می شود.

 

 

گلستان، آجر واکوب گنبد قابوسقزوین، برج های خرقانقزوین، برج های خرقان

 

2- آجر پیش بُر :

استفاده از آجرهایی با شکل های مختلف به جز چهارگوش و مستطیل برای کار در محل های معین مانند: ستو ن ها، ستونچه ها و مانند آن در معماری ایران سابقه ای طولانی دارد و در آثار دوران بعد از اسلام از تنوع بیشتری برخوردار بودند. شیوة کار چنین بود که با توجه به طرح و نقشة تهیه شدة بنا و اندازه های مشخص، در پای کار و یا محلی نزدیک به آن، خشت های آماده شده ای را که هنوز خشک نشده اند، با وسیله ای مانند سیم یا چاقو و تیغة برنده به شکل مورد نظر برش می دادند و سپس آن را بعد از خشک شدن کامل، برای پخت به کوره می بردند. کاربرد این گونه آجرها حکایت از آن دارد که طرح بنا با جزئیات آن از پیش مشخص و طراحی می شده است. انواع شکل های ستاره ای و چلیپایی جزء دسته آجرهای پیش بُر هستند.

3- آجر مُهری:

آجرهای پیش بُر به دو صورت ساده و (مُهری) یا طرح دار تهیه می شدند. نوع طرح دار آجرهای پیش بُر، مُهری نام دارد. برای تهیه آن، گل را در قالبی می ریختند که درکف آن طرح مورد نظر ایجاد شده بود. این طرح معمولاً به صورت برجسته و فرورفته بود. پس از خشک شدن و شکل گرفتن گِل، آن را به کوره می بردند. آجرهای مُهری گاهی بین دو ردیف آجر ساده قرار می گرفتند یا به صورت تر کیبی، نقوش متنوعی را ایجاد میکردند. گاه نیز در بین کاشی ها قرار می گرفتند.

 

 

یزد، مسجد جامع، آجر مهرییزد، مسجد جامع، آجر مهری

 

 

4-آجر تراش :

در بناهای ایران قطعه های گوناگون پاره آجر از کوچک ترین تا بزرگ ترین اندازه که نزدیک به یک آجر کامل است، کاربرد فراوان داشتند و این آجرها را آجر تراشان که صنف به خصوصی بودند، با توجه به محل کاربردشان در پای کار برای استفاده بنّایان با تیشه داری آماده می ساختند. از قرن دهم هجری قمری به بعد آجر تراش در ایران معمول شد. در این روش چون هر طرف آجر را با تیشه صاف میکردند و رویش را می سا ییدند، مقاومت آن کم می شد؛ ولی چون ظرافت و تمیزی بیشتری در نما ایجاد می کرد، مورد توجه قرار می گرفت.

 

بخارا، آجر تراش، سردر بنایی در دوره سلجوقیخراسان، آجر تراش، مدرسه غیاثیة خرگرد

 

 

آجر در گذشته به صورت قد(مربع کامل) به کار می رفت. ولی همیشه بنا به کاربری، با خرد کردن آجر آن را به اشکال مختلف در می آوردند که مشهورترین آنها عبارت اند از:

آجر کامل = قد
نیمه آجر= نیمه یا نیم قد
سه چهارم آجر= سه قدی
یک چهارم آجر= چارک
یک هشتم آجر= کلوک
نیمه آجری که از طول نصف شده باشد = قلم دانی
آجر کاملی که از ضخامت نصف شده باشد= نیم لایی
اگر از یک نیم آجر یک مثلث کم شود = کلاغ پر
اگر از آجر یک مثلث کم کنند تا به شکل ذوزنقه درآید = کله گوش

 

اشکال و تقسیمات آجر قد

 

 

5- آجر آبساب :

آجر آبساب آجری است که پس از تراش، آن را در آب می خیسانند و اصطلاحاً (زنجاب) میکنند و کنارة آن را به وسیلة ماسه بادی یا گرد آجر و گاه با گل رس یا اخرا می سایند. نمونة این کار در گنبد سلطانیه است. ولی رونق این شیوه مربوط به دوران صفویه به بعد است. با وجود اینکه آجر آبساب به نمای بنا جلوه می دهد، با این حال توان آجر را از بین می برد و نما را آسیب پذیر می سازد.

 

آجرکاری

 

هنر چیدن آجر در بناها به منظور اجرای آن و ایجاد نماهای تزیینی متناسب با شکل کلی بنا را آجرکاری می نامند. آثار گوناگون معماری به جای مانده از دوران های مختلف ایران بعد از اسلام شاهد نمونه های پرارزش از هنر استادکاران ایرانی در آفرینش سطح های آجری در زیباترین و متناسب ترین طرح ها است. در این کاربرد از آجر در معماری ایرانی تلفیق زیبایی با ایستایی را در استفاده درست از رج های آجر و در پاسخ به فشارهای متغیر نیروها می توان دید. مهمترین شیوه های آجرکاری عبارت اند از:

الف) رگ چینی:

آجرکاری با ترکیب آجرهای یک رنگ و ایجاد طرح ها و نقش های مختلف در سطحی صاف نیز نام برده می شود. طرح های بسیار متنوع رگ چینی به چگونگی قرار (رگ چین) است که از آن با عنوان گرفتن آجر در نمای بنا بستگی دارند و برخی از طرح ها نامشان را از وضع قرار گرفتن آجرها در نما کسب کرده اند که ساده ترین و رایج ترین آنها عبارت اند از:

1- راسته:

آجری که از پهلو و درازا در نما کار شده باشد.

2- کله:

آجری که از سر با عرض به صورت افقی و یا عمودی کار شده باشد.

 

 

 

 

3- قد نما یا هِره:

آجری که از پهلو و درازا، به طور عمودی در نماکار شده باشد.
4- خواب نما:

آجری که به صورت افقی در کف کار شود و تمامی سطح آن دیده شود.
5- لاریز:

زمانیکه رج آجرها حالت پله پله ای را نشان دهد. نمای لاریز هم به صورت مرتب و نامرتب اجرا می شود.

6- لابند مرتب:

زمانیکه یک در میان ردیف های کله و راسته کار شود به آن (لابند مرتب) گفته می شود.

7- نیمانیم:

از معمول ترین شیوه های رگ چین نما به شمار می رود در این شیوه که در تمامی ردیف ها آجر راسته به کار می رود، به گونه ای عمل می شود که(کوربند) یا بندکشی های عمودی رگ، کاملاً در وسط آجرهای رگ پا یین قرار بگیرند.

ب) گُل اندازی:

در این شیوه در موقع رگ چین کردن، آجرها را چنان می چینند که از ترکیب آنها گُل های مختلف هفت رگی، پنج رگی و غیره به دست می آید و آن را گل انداز گویند. نمونه های خوب این شیوه را در خانه های یزد و دزفول می توان دید .

 

 

دزفول، محلة قلعه، آجر گل انداز


 

 

ج) گره سازی:

گره سازی یکی از شیوه های بسیار ظریف و پرکار آجرکاری تزیینی است که به کمک قطعه های مختلف آجرهای بریده و تیشه داری شده در اندازه های گوناگون انجام می شود. طرح های گره در نقش های هندسی ساده چون مثلث، لوزی، مربع، مستطیل و ذوزنقه و ترکیب آنها با یکدیگر و ایجاد چند ضلعی،ستاره ای و غیره می باشد. در مواردی که آجرکاری در نما نقش نوررسانی را نیز بر عهده دارد، نقوش گره به صورت مجوف اجرا می شدند.

 

 

خراسان رضوی، گره سازی آجری، رباط شرفخراسان رضوی، گره سازی آجری، رباط شرف

 

 

د) آجرکاری رنگی یا (گره سازی رنگی):

در این شیوه با آجرهایی با لعاب های رنگی و در تر یکب با آجرهای ساده، گره های زیبایی در طرح های گوناگون ایجاد گردیده است. استفاده از گره سازی رنگی در نمای بنا در دوره ایلخانان رواج یافت. در بناهای تاریخی شیراز در طول چند قرن شاهد کاربرد نمونه های مختلفی از این شیوه از آجرکاری هستیم.

 

شیراز، مسجد نصیر الملک، گره سازی رنگیشیراز، مسجد نصیر الملک، گره سازی رنگی

 

ه) آجرکاری خفته و رفته (هشت و گیر):

گاهی آجرکاری به صورت برجسته و فرورفته ایجاد نقش میکرد که اصطلاحاً به آن هشت و گیر می گویند.کلمه ی (هشت) به معنی  بسیار برجسته و (گیر) به معنی فرورفته است.

 

 

دزفول، آجرکاری هشت و گیر

 

 

و)آجرکاری قواره بری:

به طور کلی قواره بری به برش های منحنی به خصوص در کارهای چوبی گفته می شود. اشکال به دست آمده، برخلاف گره سازی که از خطوط راست تشکیل می شوند، از اجزای منحنی ساخته می شدند. در مورد آجراین گونه طرح های منحنی در مقایسه با گره کمتر دیده می شود.

ز) خووَن چینی:

خوون در لغت همان (خاب وان) به معنی نگهبان، سرپناه و باران گریز است. این شیوه گونة خاصی از نقش تز یینی با آجر است که در بالای لبة نماهای ورودی و سردرها برای ایجاد سایه روشن به خصوص در مناطق جنوبی کشور و در شهرهای شوشتر و دزفول رواج فراوان داشته است. این نقوش به صورت قواره بری یا گره بوده است. به کمک این شیوة آجرکاری، امکان بهره جستن از گودی های سایه دار و در نتیجه کاستن از میزان حرارت به داخل بنا استفاده می شده است.

 

 

 

 

ح) آجرچینی یا آجرفرش:

گذشته از کاربرد آجر در بنای اسکلت ساختمان و قوس ها و پوشش ها و نماسازی ها، در زمینه پوشش کف ها نیز آجر استفادة فراوان داشته است. از دیر زمان و پیش از ظهور اسلام در ایران شاهد کاربرد آجر برای پوشش سطح های وسیع در کف داخل و خارج بناها هستیم.